خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خوب
[صفت]
جَيِّد
قابل مقایسه
1
خوب
1.إِشْتَرَيْتُ كِتَاباً جَيِّداً لِأُخْتِي الصَّغِيرَة.
یک کتاب خوب برای خواهر کوچکم خریدم.
2.بِرَأْيِي عَمَلُكَ هَذِهِ المَرَّة، جَيِّد جِدّاً.
به نظر من، کار شما این بار بسیار خوب است.
کلمات نزدیک
ممل
مضحك
بطء
سريع
ظالم
سيئ
ضعيف
سعيد
حزين
قوي
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان