[صفت]

قَوِي

قابل مقایسه

1 قوی

  • 1.أَنْتَ قَوِي بِمَا فِيه الكِفَايَة.
    تو به اندازه کافی قوی هستی.
[فعل]

قَوِيَ

فعل ناگذر

1 توانمند شدن نیرومند شدن

  • 1.قَوِيَتِ اللُّغَةُ العَرَبِيَّة الفَصِيحَة.
    زبان عربی فصیح توانمند شد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان