خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بهتر
2 . خوب
3 . اختیار دادن
[صفت]
خَيْر
قابل مقایسه
1
بهتر
بهترین
1.خَيرُ الكَلَام مَا دَلَّ وَ جَلَّ وَ قَلَّ وَ لَم يُمِل.
بهترين سخن، آن است كه قابل فهم و روشن و كوتاه باشد و خستگى نياورد.
2.رَأْيَان خَيْر مِنْ رَأْي وَاحِد.
دو نظر بهتر از یک نظر است.
خَيْرُ النَّاس
بهترین مردم
[اسم]
خَيْر
مذکر
2
خوب
[فعل]
خَيَّرَ
فعل گذرا
1
اختیار دادن
1.إِنْ أَرَدْتَ أَنْ تُحَيِّرَ إِنْسَاناً، فَخَيِّرْهُ.
اگر خواستید شخصی را حیرتزده کنید، به او اختیار دهید.
2.فَخَاطَبَهُ اللهُ فِي شَأْنِهِم وَ خَيَّرَهُ فِي مُحَارَبَةِ المُشْرِكِينَ الفَاسِدِينَ أَو هِدَايَتَهُم.
پس خداوند او را در کارشان مورد خطاب قرار داد و او را در جنگیدن با مشرکان فاسد یا هدایتشان اختیار داد.
کلمات نزدیک
خشب
أمان
نسيان
ناجح
مجالسة
دهر
رضا
صحة
على
عليك
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان