خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باهوش
[صفت]
ذَكِي
قابل مقایسه
1
باهوش
مترادف و متضاد
أَحْمَق
1.أَخِي ذَكِيٌّ لِلْغَايَة. يَتَعَلَّمُ بِسُرْعَة وَ سُهُولَة.
برادرم بسیار باهوش است، او سریع و آسان یاد میگیرد.
2.مُحَمَّد طَالِبٌ نَشِيطٌ وَ ذَكِيٌّ فِي مَدْرَسَتِنَا.
محمد یک دانشآموز فعال و باهوش در مدرسه ما است.
3.هِيَ بِنْتٌ ذَكِيَّةٌ.
او دختر باهوشی است.
کلمات نزدیک
كثير العصارة
نيء
مغلي
حامض
مر
شاحب
مجنون
وسيم
سخيف
سكران
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان