خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طلا (عنصر شیمیایی)
2 . رفتن
[اسم]
ذَهَبْ
غیرقابل شمارش
مذکر
1
طلا (عنصر شیمیایی)
1.الذَهَبُ عُنْصُر كِيمِيَائِي رَمْزه Au وَعَدَده الذَّرِّي 79.
طلا یک عنصر شیمیایی با نماد Au و عدد اتمی 79 است.
2.هَلْ تُحِب الذَّهَب؟
آیا از طلا خوشت میآید؟
[فعل]
ذَهَبَ
فعل ناگذر
1
رفتن
1.تَعَال لِنَذْهَب مَعاً.
بیا باهم برویم.
2.ذَهَبْتُ إِلَى الجَامِعَة.
به دانشگاه رفتم.
3.ذَهَبْنَا إِلَى بَيْت صَدِيقنَا.
به خانه دوستمان رفتیم.
4.مَا ذَهَبَ إِلَى المَدْرَسَة، لِأَنَّه مَرِيض.
او به مدرسه نرفت، زیرا مریض است.
کلمات نزدیک
بلاتين
إيريديوم
أوزميوم
رينيوم
تنجستين
زئبق
ثاليوم
رصاص
بزموت
بولونيوم
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان