خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رضایت
[اسم]
رِضَا
غیرقابل شمارش
مذکر
1
رضایت
1.رِضَاکَ مُهِم لِي.
رضایت شما برای من مهم است.
2.غَابَ مُحَمَّد عَنِ المَدْرَسَة بِرِضَا وَالِدِه.
محمد با رضایت پدرش در مدرسه حاضر نشد.
3.هُوَ أَعْرَبَ عَن رِضَاه.
او ابراز رضایت کرد.
کلمات نزدیک
دهر
خير
خشب
أمان
نسيان
صحة
على
عليك
كلام
ل
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان