خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رعد
[اسم]
رَعْد
قابل شمارش
مذکر
[جمع: رُعُود]
1
رعد
تندر
1.هَذَا فَقَط صَوت رَعْد لَا تَخَاف عَزِيزِي.
این فقط صدای رعدوبرق است، نترس عزیزم.
کلمات نزدیک
برق
عاصفة رعدية
سحاب
عاصفة
ريح
أشعة الشمس
إعصار
درجة الحرارة
رطوبة
ضغط جوي
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان