خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سوار شدن
2 . کاروان شتر یا اسبسواران
[فعل]
رَكِبَ
فعل ناگذر
1
سوار شدن
1.أَهْلاً وَ سَهْلاً بِكُمْ. تَفَضَّلُوا. اِرْكَبُوا.
خوش آمدید. بفرمایید. سوار شوید.
2.رَكَبْنَا عَلَى حِصَان وَ رَجَعْنَا إِلَى البَيْتِ بِالْحِصَان.
ما سوار اسبی شدیم و با اسب به خانه برگشتیم.
[اسم]
رَكْب
غیرقابل شمارش
جمع
1
کاروان شتر یا اسبسواران
1.أُرِيدُ أَنْ أُسَافِرَ بِالرَّكْبِ.
من میخواهم با آن کاروان شتر سفر کنم.
2.سَلِ المَصَانِعَ رَكْباً تَهِيمُ فِي الفَلَوَاتِ!
از آبانبارها درباره سوارانی که در بیابانها تشنهاند، بپرس!
کلمات نزدیک
تفضل
تعال
بئر
اشتغل
استخرج
عامل
كثر
لا بأس
لا شكر على واجب
مكرم
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان