خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . میدان
2 . حیاط
[اسم]
سَاحَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: سَاحَات]
1
میدان
1.أَنَا أَوقَفْتُ سَيَّارَتِي جَنْبَ السَّاحَة.
من ماشینم را کنار میدان پارک کردم.
2.هَلْ زُرْتَ سَاحَةَ القَصْرِ فِي رُوسِيَا؟
آیا شما در میدان کاخ واقع در روسیه بودهای؟
2
حیاط
1.هَلْ أَنْتَ فِي السَّاحَة؟
آیا شما در حیاط هستید؟
2.يَلْعَبُ الأَولَادُ فِي السَّاحَةِ.
پسران در پارک بازی میکنند.
کلمات نزدیک
الحد الأقصى للسرعة
معبر المشاة
شارع بإتجاه واحد
نفق
رسوم
عداد موقف السيارات
غسيل السيارة
ساعة الذروة
إنارة الشوارع
شراع
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان