1 . هفتصد
[اسم]

سَبْعمِائَة

قابل شمارش مذکر

1 هفتصد

  • 1.سَبعمِائَة مُوَاطِن أَلْمَانِي ذَهَبُوا إِلَى سُورِيَا.
    هفتصد شهروند آلمانی به سوریه رفتند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان