خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اجازه دادن
[فعل]
سَمَحَ
فعل گذرا و ناگذر
1
اجازه دادن
سَمَحَ لِ
اجازه دادن
1. أَ تَسْمَح لِي بِالْكَلَام يَا أُسْتَاذ؟
1. استاد به من اجازه میدهید صحبت کنم؟
2. أُمِّي سَمِحَتْ لِي لِأَنْ أَخْرُجَ مِنَ البَیْت الیَوم.
2. مادرم امروز اجازه داد که بیرون بروم.
کلمات نزدیک
ب
أيتها
أيها
أكبر
أختين
مساعدة
كما
كن
أخوين
ابتسام
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان