1 . پرچین
[اسم]

سِيَاج

قابل شمارش مذکر
[جمع: سِيَاجَات]

1 پرچین فنس

  • 1.بِرَأيِي اِسْتَفِد مِنَ السِّيَاج لِحَدِيقَتكُم.
    به‌نظر من برای باغتان از فنس استفاده کنید.
  • 2.شَجَرَةُ النِّفْطِ شَجَرَةٌ يَسْتَخْدِمُهَا المُزَارِعُونَ كَسِيَاجٍ حَولَ المَزَارِعِ لِحِمَايَةِ مَحَاصِيلِهِم مِنَ الحَيَوَانَاتِ.
    درخت نفت درختی است که مزرعه‌داران، آن را مانند پرچینی به دور مزرعه‌ها برای محافظت محصولاتشان از حیوانات به کار می‌گیرند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان