1 . ساحل
[اسم]

شَاطِئ

قابل شمارش مذکر
[جمع: شَوَاطِئ]

1 ساحل

  • 1.فَقَدْتُ جَوَّالِي فِي الشَّاطِئ.
    موبایلم را در ساحل گم کردم.
  • 2.يُشَاهِدُ أَعْضَاءُ الأُسْرَة فِلْماً رَائِعاً عَنِ الدُّلْفِينِ الَّذِي أَنْقَذَ إِنْسَاناً مِنَ الغَرْقِ؛ وَ أَوصَلَهُ إِلَى الشَّاطِئِ.
    اعضای خانواده فیلمی جالب درباره دلفینی را می‌بینند، که انسانی را از غرق‌شدن نجات داد و او را به ساحل رساند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان