خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شمال
2 . چپ
[اسم]
شِمَال
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَشْمُل]
1
شمال
مترادف و متضاد
جَنُوب
1.صَدِيقَتِي تَعِيشُ فِي شِمَال أُرُوبَا.
دوستم در شمال اروپا زندگی میکند.
2
چپ
مترادف و متضاد
یَسَار
یَمِین
1.يَطِيرُ إِلَى الأَعْلَى وَ الأَسْفَلِ، وَ إِلَى اليَمِين وَ الشِّمَال.
به بالا و پایین، راست و چپ، پرواز میکند.
کلمات نزدیک
شرق
غرب
خارج
داخل
بعيد
جنوب
جنب
رخيص
غالي
فارغ
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان