خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بيابان
[اسم]
صَحْرَاء
قابل شمارش
مونث
[جمع: صَحْراوَات]
1
بيابان
صحرا
1.شَعَرْتُ بِالعَطَش عِنْدَمَا كُنْتُ فِي الصَّحْرَاء.
وقتی در بیابان بودم احساس تشنگی کردم.
کلمات نزدیک
غابة
نهر
جبل
جزيرة
بحر
بحيرة
بركان
كهف
قطب
محيط
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان