خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سخت
[صفت]
صَعْب
قابل مقایسه
1
سخت
مترادف و متضاد
سَهْل
1.إِنَّهُ مِنَ الصَّعْبِ شَرْحُ هَذَا عَبْرَ الهَاتِفِ.
توضیح این موضوع از طریق تلفن کار سختی است.
2.كَانَ الاِمْتِحَانُ صَعْباً لِلْغَايَة.
امتحان سخت بود.
کلمات نزدیک
خطأ
صحيح
خفيف
ثقيل
تريليون
سهل
كثير
قليل
جديد
قديم
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان