1 . سروصدا
[اسم]

ضَوضَاء

قابل شمارش مونث
[جمع: ضَوضَاءات]

1 سروصدا

  • 1.فِي مَدِينَتِنَا سَتَرَى الضَّوضَاء، وَالتَّلَوُّث، وَالاِزْدِحَام.
    در شهر ما سروصدا، آلودگی و شلوغی را خواهید دید.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان