خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غذا
[اسم]
طَعَام
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَطْعِمَة]
1
غذا
1.اِبْنِي لَا يُحِبُّ هَذَا الطَّعَامِ.
پسرم این غذا را دوست ندارد.
2.مَا هُوَ طَعَامُكَ المُفَضَّل؟
غذای مورد علاقه شما چیست؟
3.وُضِعَ الطَّعَامُ عَلَى المَائِدَةِ.
غذا بر روی سفره گذاشته شد.
کلمات نزدیک
لعبة
صابون
موقد الغاز
خزانة الملابس
أداة منزلية
خضراوات
فلفل
فاكهة
منتجات الألبان
فطور
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان