1 . دانشمند 2 . جهان
[اسم]

عَالِم

قابل شمارش مذکر
[جمع: عُلَمَاء]

1 دانشمند

  • 1.عَادَةً مَا يَكُونُ العَالِمُ شَخْصاً مَنْهَجِيّاً.
    دانشمند معمولاً فردی روشمند است.
  • 2.كَانَ العَالِمُ قَلِقاً بِشَأْنِ المُشْكِلَة خِلَالَ الشَّهْرَيْن المَاضِيَيْن.
    دانشمند از دو ماه گذشته نگران این مشکل بوده‌است.
  • 3.هَلْ تَعْرِفُ اَسْمَاءَ العُلَمَاء؟
    آیا نام دانشمندان را می‌دانید؟
[اسم]

عَالَم

قابل شمارش مذکر
[جمع: عَوَالِم]

1 جهان

  • 1.فِي هَذَا العَالَم، هُنَاكَ دَائِماً خَطَر عَلَى أُولَئِكَ الَّذِينَ يَخَافُون مِنْه.
    در این دنیا، همیشه خطر برای کسانی که از آن می‌ترسند وجود دارد.
  • 2.مَاذَا تَعْرِف عَنِ العَالَم؟
    از جهان چه می‌دانید؟
  • 3.هُنَاكَ دِيَانَات عَدِيدَة فِي العَالَم.
    ادیان زیادی در جهان وجود دارد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان