خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بزرگ
[صفت]
عَظِيم
1
بزرگ
عظیم
1.خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ.
خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پردهای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.
2.كَارِثَة عَظِيمَة تُهَدِّدُ العَالَم.
یک فاجعه بزرگ جهان را تهدید میکند.
کلمات نزدیک
أقرض
صرف
بلاغة
مشترك
ركن
تام
خطابة
فقه
دخول
منسك الحج
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان