خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرچم
2 . دانستن
3 . یاد دادن
4 . علم
[اسم]
عَلَم
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَعْلَام]
1
پرچم
1.هذا عَلَمُ اِيرَان.
این پرچم ایران است.
2.هَلْ رَأَيْتَ العَلَم الإِيرَانِي؟
آیا پرچم ایران را دیدهاید؟
[فعل]
عَلِمَ
فعل گذرا و ناگذر
1
دانستن
1.أَنَا أَعْلَمُ أَنْتَ الآن تَحْتَاجُ إِلَى المَاء.
من میدانم که شما الان به آب احتیاج دارید.
2.هَلْ تَعْلَمُ أَنَّ دَرَجَة تَجَمُّد المَاء هِيَ 32 فَهْرَنْهَيْت؟
آیا میدانید درجه انجماد آب 32 فارنهایت است؟
[فعل]
عَلَّمَ
فعل گذرا
1
یاد دادن
آموختن
1.عَلَّمْنَا الأُسْتَاذُ جَدْوَلَ الضَّرْبِ.
استاد جدول ضرب را به ما آموخت.
2.مَنْ عَلُّمُكَ اللُّغَة العَرَبِيَّة؟
چهکسی زبان عربی را به شما یاد داد؟
[اسم]
عِلْم
قابل شمارش
مذکر
[جمع: عُلُوم]
1
علم
دانش
الابْتِكَار المَسؤول لِعَصر جَدِيد فِي العُلُوم وَالتِّقَنِيَّة
نوآوری مسئولانه برای دوره جدیدی در علم و فناوری
کلمات نزدیک
رفع
وحدك
كان
إلى اللقاء
حوار
وصل
طرق
خسران
عدوان
هلك
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان