خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قهوه
[اسم]
قَهْوَة
غیرقابل شمارش
مونث
1
قهوه
1.هِيَ لَا تَسْطَيع أَنْ تَعْمَل بِدُون شُرْب قَهْوة!
او نمیتواند بدون نوشیدن قهوه کار کند!
کلمات نزدیک
شاي
ماء
نوغة
غزل البنات
كراميل
كوكاكولا
لبن مخفوق
عصير برتقال
مياه غازية
مياه الصنبور
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان