خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هنگامیکه
[حرف ربط]
لَمَّا
1
هنگامیکه
1.لَمَّا رَأَى صَاحِبُ المَصْنَع إِصْرَارَهُ، قَبِلَ.
هنگامیکه صاحب کارخانه اصرار او را دید، پذیرفت.
2.لَمَّا رَأيْتُهُ، فَكَأنَّهُ قَدْ طارَ إِلَى السَّمَاءِ.
هنگامیکه او را دیدم، گویی به آسمان پرکشیده بود.
کلمات نزدیک
كآخر عمله
قبل
قال له
قال في نفسه
شراء
مجد
ندم
يا ليتني صنعت
ورق
حياة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان