خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کنفرانس
[اسم]
مُحَاضَرَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: مُحَاضَرَات]
1
کنفرانس
ارائه، سخنرانی
1.كَانَتْ تُلْقِي مُحَاضَرَاتٍ بِاللُّغَةِ الفَارْسِيَّة.
به زبان فارسی سخنرانی میکرد.
2.لَسْتُ مُسْتَعِدَّة لِلْمُحَاضَرَة.
برای ارائه آماده نیستم.
کلمات نزدیک
نظرية النسبية
جاذبية
قوة
ملليلتر
أونصة
مقصف
منحة دراسية
حفلة التخرج
قاعة المحاضرات
بكالوريوس
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان