خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیمارستان
[اسم]
مُسْتَشْفَى
قابل شمارش
مذکر
[جمع: مُسْتَشْفَيَات]
1
بیمارستان
1.كَانَ المُسْتَشْفَى مُمْتَلِئاً بِسَبَب العَدَد الكَبِير مِنَ المَرْضَى!
بیمارستان بهسبب تعداد زیاد بیماران پر بود!
2.هُوَ ذَهَبَ إِلَى المُسْتَشْفَى بِسَبَب مَرَضِهِ.
او بهسبب بیماریاش به بیمارستان رفت.
کلمات نزدیک
ناطحة سحاب
شقة
منزل
قارئ الباركود
ضمان
مزرعة
مصنع
مدرسة
مكتب البريد
مبنى البلدية
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان