خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مشارکت
[اسم]
مُشارَكَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: مُشَارِكَات]
1
مشارکت
1.أَحْتَاجُ إِلَى مُشَارَكَةِ الطُّلاب فِي الصَّف.
من به مشارکت دانشآموزان در کلاس نیاز دارم.
2.لايُمْكِن تَسْوِيَة قَضَايَا البِلاد بِدُون مُشَارَكَة المُوَاطِنِين.
مسائل کشور بدون مشارکت شهروندان حلوفصل نمیشود.
کلمات نزدیک
موضوع
استعمال
بث
منسك الحج
دخول
انتشار
أهمية
أهمل
قيامة
قلد
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان