1 . مشارکت
[اسم]

مُشارَكَة

قابل شمارش مونث
[جمع: مُشَارِكَات]

1 مشارکت

  • 1.أَحْتَاجُ إِلَى مُشَارَكَةِ الطُّلاب فِي الصَّف.
    من به مشارکت دانش‌آموزان در کلاس نیاز دارم.
  • 2.لايُمْكِن تَسْوِيَة قَضَايَا البِلاد بِدُون مُشَارَكَة المُوَاطِنِين.
    مسائل کشور بدون مشارکت شهروندان حل‌و‌فصل نمی‌شود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان