خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کارخانه
2 . آبانبار بیابان
[اسم]
مَصْنَع
قابل شمارش
مذکر
[جمع: مَصَانِع]
1
کارخانه
1.أَخِي يَعْمَلُ فِي المَصْنَع.
برادرم در کارخانه کار میکند.
2.يُوَظِّفُ هَذَا المَصْنَع آلَاف الأَشْخَاص.
این کارخانه هزاران نفر را استخدام میکند.
2
آبانبار بیابان
1.سَلِ المَصَانِعَ رَكْباً تَهِيمُ فِي الفَلَوَاتِ!
از آبانبارها درباره سوارانی که در بیابانها تشنهاند، بپرس!
کلمات نزدیک
مزرعة
مستشفى
ناطحة سحاب
شقة
منزل
مدرسة
مكتب البريد
مبنى البلدية
مستودع
كنيسة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان