خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باجه بلیط (فروشی)
[اسم]
مَكْتَبُ التَّذَاكِر
قابل شمارش
مذکر
[جمع: مَكَاتِبُ التَّذَاكِر]
1
باجه بلیط (فروشی)
1.فَقَدْتُ جَوَّالِي فِي مَكْتَبِ التَّذَاكِر.
موبایلم را در باجه بلیط گم کردم.
کلمات نزدیک
قطار شحن
قطار أحادي الخط
قطار فائق السرعة
قاطرة بخارية
قاطرة
آلة بيع التذاكر
سكة الحديد
مطار
مخرج طوارئ
طائرة مروحية
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان