Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . فرودگاه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
مَطَار
قابل شمارش
مذکر
[جمع: المَطَارَات]
1
فرودگاه
1.هُوَ يَعْمَل في المَطَار.
او در فرودگاه کار میکند.
کلمات نزدیک
سكة الحديد
آلة بيع التذاكر
مكتب التذاكر
قطار شحن
قطار أحادي الخط
مخرج طوارئ
طائرة مروحية
جناح
سترة النجاة
قمرة القيادة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان