[اسم]

جَنَاح

قابل شمارش مذکر
[جمع: أَجْنِحَة]

1 بال

  • 1.فَتَحَ الطَّائِرُ جَنَاحَيْهِ وَ طَارَ.
    پرنده دو بال خود را باز کرد و پرواز کرد.
  • 2.يُوجَد مُشْكِلٌ فِي جَنَاحِ الطَّائِرَة!
    بال هواپیما مشکل دارد!
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان