خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حوله
[اسم]
مِنْشَفَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: مِنْشَفَات]
1
حوله
1.أَخِي يُرِيدُ أَنْ يَشْتَرِي مِنْشَفَة جَدِيدَة.
برادرم میخواهد یک حوله جدید بخرد.
2.أَيْنَ وَضَعْتَ المِنْشَفَة؟
حوله را کجا گذاشتی؟
3.مِنْشَفَةُ حَمَّامِي كَبِيرَة جِدّاً.
حوله حمام من بسیار بزرگ است.
کلمات نزدیک
مسموح
محافظة
غفر
فضي
سفرة علمية
تاسع
عاشر
تمر
إجابة
ثاني عشر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان