خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کارمند دولت
[اسم]
مُوَظَّف حُكُومِي
قابل شمارش
مذکر
[جمع: مُوَظَّفِين حُكُومِيين]
1
کارمند دولت
1.أَُخِي مُوَظَّف حُكُومِي.
برادرم کارمند دولت است.
کلمات نزدیک
تقني
قصاب
رجل أعمال
سائق
معمار
رب العمل
رئيس
مبنى إداري
سلسلة المتاجر
مخبز
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان