خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آتش اردوگاه
[اسم]
نَارُ المُخَيَّم
قابل شمارش
مونث
[جمع: نِيرَانُ المُخَيَّم]
1
آتش اردوگاه
1.جَلَسْتُ قُرْبَ نَار المُخَيَّم.
نزدیک آتش اردوگاه نشستم.
توضیح درباره نَارُ المُخَيَّم
نَارُ المُخَيَّم آتشی است که در اردوگاه روشن میکنند و دور آن گرد میآیند.
کلمات نزدیک
مخيم
تخييم
مظلة
شاطئ
عضوية
مرتبة هوائية
بطاقة بريدية
مذكرات يومية
تأشيرة
دقيقة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان