خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زیاده از حد بودن
[عبارت]
über den Kopf wachsen
/ˌʏbɜ deːn kˈɔpf vˈaxzən/
1
زیاده از حد بودن
مترادف و متضاد
zu viel sein
(jemandem) über den Kopf wachsen
(برای کسی) زیاده از حد بودن
1. Deine Probleme wachsen über den Kopf.
1. مشکلاتت زیاده از حد هستند.
2. Die Arbeit wächst mir über den Kopf.
2. کار برایم زیاده از حد بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
im trend liegen
selbstverfasst
werbespruch
anspruchslos
facharbeit
heilpraktiker
pochend
ziehend
geschäftsbericht
gestellt werden
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان