1 . زیاده از حد بودن
[عبارت]

über den Kopf wachsen

/ˌʏbɜ deːn kˈɔpf vˈaxzən/

1 زیاده از حد بودن

مترادف و متضاد zu viel sein
(jemandem) über den Kopf wachsen
(برای کسی) زیاده از حد بودن
  • 1. Deine Probleme wachsen über den Kopf.
    1. مشکلاتت زیاده از حد هستند.
  • 2. Die Arbeit wächst mir über den Kopf.
    2. کار برایم زیاده از حد بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان