خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عمدی
[قید]
absichtlich
/ˈapzɪçtlɪç/
غیرقابل مقایسه
1
عمدی
از روی عمد
1.Er macht das absichtlich, um mich zu ärgern.
1. او این کار را عمدا انجام می دهد، تا من را عصبانی کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
absicht
absicherung
absichern
absetzung
absetzen
absinken
absolut
absolutismus
absolvent
absolvieren
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان