خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پذیرش
[اسم]
die Akzeptanz
/akʦɛpˈtanʦ/
غیرقابل شمارش
مونث
[ملکی: Akzeptanz]
1
پذیرش
مترادف و متضاد
ablehnung
1.Die neue Steuernovelle fand in der Bevölkerung nur geringe Akzeptanz.
1. متمم جدید مالیات در جامعه پذیرش اندکی کسب کرد.
2.Unsere Firmenphilosophie basiert auf gegenseitiger Akzeptanz.
2. فلسفه شرکت ما متکی بر پذیرش متقابل است.
تصاویر
کلمات نزدیک
akzeptabel
akzent
akw
akut
akustisch
akzeptieren
aktualisieren
alabaster
alarm
alarmblinkanlage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان