خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آلزایمر
[اسم]
der Alzheimer
/ˈalt͡shaɪ̯mɐ/
غیرقابل شمارش
مذکر
[ملکی: Alzheimers]
1
آلزایمر
مترادف و متضاد
Erinnerungslücke
1.Eine aktuelle Studie belegt, dass Alzheimer nach Krebs die am meisten gefürchtete Krankheit der westlichen Welt ist.
1. یک پژوهش روز ثابت میکند که آلزایمر بعد از سرطان نگرانکنندهترین بیماری در دنیای غرب است.
2.Wissenschaftler arbeiten daran, einen Wirkstoff gegen Alzheimer zu finden.
2. دانشمندان برای پیداکردن ماده موثری بر ضد آلزایمر کار میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
aluminiumverpackung
aluminium
alufolie
altstadt
altpapier
am 4. dieses monats.
am 4. nächsten monats.
am apparat
am ball bleiben
am besten
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان