خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سیاست خارجی
[اسم]
die Außenpolitik
/ˈaʊ̯sn̩politɪk/
غیرقابل شمارش
مونث
[ملکی: Außenpolitik]
1
سیاست خارجی
1.Im Parlament gab es Streit über die Außenpolitik.
1. در مجلس مشاجرهای درباره سیاست خارجی وجود داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
außenminister
außenhandel
außendienst
außen
autobahnanschluss
außenseite
außenseiter
außer
außer acht lassen
außer betrieb
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان