1 . صاف
[صفت]

aufrecht

/ˈaʊ̯fˌʀɛçt/
غیرقابل مقایسه

1 صاف راست، ایستاده

  • 1.Aufrechtes Sitzen ist beim Klavierspielen wichtig.
    1. صاف نشستن برای نواختن پیانو مهم است.
  • 2.Der Behälter muss immer aufrecht stehen.
    2. ظرف باید همیشه صاف بایستد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان