خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شکستن
2 . جدا شدن
3 . شیوع یافتن (بیماری)
4 . ناگهان شروع شدن
[فعل]
ausbrechen
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
شکستن
2
جدا شدن
ترک کردن
3
شیوع یافتن (بیماری)
4
ناگهان شروع شدن
در گرفتن
1.Der Krieg bricht aus.
1. جنگ ناگهان شروع میشود.
2.ein Streit brach aus.
2. دعوایی در گرفت.
تصاویر
کلمات نزدیک
ausblick
ausblasen
ausbildungszeit
ausbildungsstelle
ausbildungsplatz
ausbreiten
ausbruch
ausbürsten
auschillen
ausdauer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان