1 . حساب خود را تسویه کردن و رفتن (در هتل و بیمارستان و...)
[فعل]

auschecken

/ˈaʊsçˌɛkən/
فعل ناگذر
[گذشته: checkte aus] [گذشته: checkte aus] [گذشته کامل: ausgecheckt] [فعل کمکی: haben ]

1 حساب خود را تسویه کردن و رفتن (در هتل و بیمارستان و...)

  • 1.Du kannst jederzeit einchecken und wieder auschecken.
    1. تو می‌توانی هر زمان پذیرش شوی و دوباره حساب خود را تسویه کنی و بروی.
  • 2.Sie bleiben, obgleich um 12 Uhr ausgecheckt werden soll.
    2. آن‌ها می‌مانند، اگرچه باید ساعت 12 حساب خود را تسویه کنند و بروند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان