1 . استقامت
[اسم]

die Ausdauer

/ˈaʊ̯sdaʊ̯ɐ/
غیرقابل شمارش مونث
[ملکی: Ausdauer]

1 استقامت ایستادگی

مترادف و متضاد Resilienz zähigkeit
  • 1.Der Sportler läuft jeden Tag, um seine Ausdauer zu verbessern.
    1. ورزشکار برای بهبودبخشیدن به استقامتش هر روز می‌دود.
  • 2.Jeder Beruf verlangt Engagement und Ausdauer.
    2. هر شغلی به تعهد و ایستادگی نیاز دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان