خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جدا
[قید]
auseinander
/ˌaʊ̯saɪ̯ˈnandɐ/
غیرقابل مقایسه
1
جدا
جدا از هم، با فاصله از هم
1.Unsere Geburtstage sind nur drei Tage auseinander.
1. تولدهای ما فقط 3 روز با فاصله از هم است.
2.Wir wohnen nicht weit auseinander.
2. ما خیلی دور از هم زندگی نمی کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
ausdrücklich
ausdrücken
ausdrucksweise
ausdrucken
ausdruck
auseinanderbrechen
auseinandernehmen
auseinandersetzen
auseinandersetzung
ausfahrt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان