خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بهطور استثنایی
[قید]
ausnahmsweise
/ˈaʊ̯snaːmsˌvaɪ̯zə/
غیرقابل مقایسه
1
بهطور استثنایی
استثنائاً
مترادف و متضاد
als Ausnahme
außer der Reihe
im Ausnahmefall
1.Er hat es ausnahmsweise erlaubt.
1. او استثنائاً اجازه این را داد.
2.Wir haben heute ausnahmsweise früher Feierabend.
2. ما امروز استثنائاً زودتر تعطیلی داریم [تعطیل میشویم].
تصاویر
کلمات نزدیک
ausnahme
ausmisten
ausmessen
ausmerzen
ausmaß
ausnehmen
ausnutzen
ausnutzung
ausnüchtern
ausnüchterung
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان