1 . بهانه
[اسم]

die Ausrede

/ˈaʊ̯sˌʁeːdə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Ausreden] [ملکی: Ausrede]

1 بهانه دستاویز، عذر

  • 1.Ich habe eine wirklich gute Ausrede für mein Zuspätkommen.
    1. من یک بهانه واقعا خوب برای دیرآمدن خود داشتم.
  • 2.Sie hat immer eine passende Ausrede.
    2. او همیشه یک بهانه مناسب دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان