1 . عوض کردن 2 . تبادل کردن 3 . تبادل نظر کردن
[فعل]

austauschen

/ˈaʊ̯sˌtaʊ̯ʃn̩/
فعل گذرا
[گذشته: tauschte aus] [گذشته: tauschte aus] [گذشته کامل: ausgetauscht] [فعل کمکی: haben ]

1 عوض کردن جابه‌جا کردن، مبادله کردن

  • 1.Sie tauschen Rohstoffe gegen Maschinen aus.
    1. آن‌ها مواد خام را با دستگاه‌ها مبادله می‌کنند.
  • 2.Sie tauschte das kaputte Glas aus.
    2. او شیشه شکسته [خراب] را عوض کرد.

2 تبادل کردن ردوبدل کردن

مترادف و متضاد tauschen wechseln
  • 1.Beim Meeting tauschten wir viele Ideen aus.
    1. ما در ملاقات ایده‌های زیادی را ردوبدل کردیم.
  • 2.Wir haben ein Gespräch vereinbart, um unsere Ideen auszutauschen.
    2. ما قرار یک گفت‌وگو گذاشتیم تا ایده‌هایمان را ردوبدل کنیم.

3 تبادل نظر کردن (sich austauschen)

  • 1.Es ist wichtig, sich austauschen zu können mit Leuten.
    1. مهم است که بتوانیم با مردم تبادل نظر کنیم.
  • 2.Hier kann man sich austauschen, seine Ideen präsentieren und diskutieren.
    2. اینجا آدم می‌تواند تبادل نظر کند، ایده‌هایش را ارائه کند و بحث و گفت‌وگو کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان