خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ارزیابی
[اسم]
die Auswertung
/ˈaʊ̯sveːɐ̯tʊŋ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Auswertungen]
[ملکی: Auswertung]
1
ارزیابی
سنجش
مترادف و متضاد
Bewertung
Evaluation
1.Die Auswertungen der Testergebnisse wurden am Montag in der Lokalzeitung publiziert.
1. ارزیابیهای نتایج آزمون روز دوشنبه در روزنامه محلی منتشر خواهند شد.
2.In dieser Auswertung werden die Daten nicht graphisch dargestellt.
2. در این ارزیابی اطلاعات بهصورت نموداری نمایش داده نمیشوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
auswerten
auswerfen
auswendig
ausweitung
ausweiten
auswildern
auswirken
auswirkung
auswuchs
auswuchten
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان