خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فر
[اسم]
der Backofen
/ˈbakˌʔoːfɱ̍/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Backöfen]
[ملکی: Backofens]
1
فر
تنور
1.Es muss jetzt zehn Minuten im Backofen bleiben.
1. آن باید حالا ده دقیقه در فر بماند.
2.Wir benutzten den Backofen, um einen Kuchen zu backen.
2. ما از فر برای پختن یک شیرینی استفاده میکنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
backenzahn
backen
backe
backbord
backblech
backpulver
backstagepass
bad
badeanzug
badehose
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان