1 . پشیمان شدن
[فعل]

bereuen

/bəˈʀɔɪ̯ən/
فعل گذرا
[گذشته: bereute] [گذشته: bereute] [گذشته کامل: bereut] [فعل کمکی: haben ]

1 پشیمان شدن

مترادف و متضاد reuen
  • 1.Der Dieb bereut seine Tat.
    1. دزد از کرده‌اش پشیمان شد.
  • 2.Sie bereut, dass sie nicht mit uns nach Berlin gefahren ist.
    2. او پشیمان شد که با ما به برلین نیامده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان