2.Ich habe versucht, dich anzurufen, aber es war dauernd besetzt.
2.
من سعی کردم با تو تماس بگیرم اما (تلفن) دائماً اشغال بود.
کاربرد واژه besetzt به معنای اشغال
زمانی که از besetzt برای اشاره به یک تماس تلفنی استفاده شود، به معنای اشغال بودن خط است. خط تلفن اشغال، خطی است که در همین لحظه از طریق آن یک تماس تلفنی دیگر در جریان است.
2
اشغالشده
اشغال، پر، گرفتهشده
1.Der Platz ist besetzt.
1.
اینجا اشغالشده است [گرفته شدهاست].
2.Ist der Stuhl noch frei? – Nein, er ist schon besetzt!
2.
این صندلی خالی است؟ -نه، اشتغالشده است [پر است]!
کاربرد واژه besetzt به معنای اشغالشده
زمانی که از besetzt برای اشاره به یک جایگاه یا مکان استفاده میشود، یعنی این مکان دیگر خالی یا قابل استفاده برای دیگران نیست. مثلاً در رستوران بر روی میزهایی که رزرو شدهاست ممکن است تابلوی "besetzt" را ببینید یا از besetzt برای اشاره به آپارتمانی استفاده شود که اجاره داده شده و دیگر خالی نیست. besetzt گاهی به معنای "رزرو شده" هم به کار میرود.